سایهروشن روند برجام؛ توافق با گروسی در تهران و آمدن باقری بهجای عراقچی
مذاکرات مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران و انتصاب معاون جدید وزیر امور خارجه ایران میتواند تاثیرات متفاوتی برای ادامه روند احیای برجام در پی داشته باشد.
تهران/ سیدمحمدهادی موسوی/ خبرگزاری آناتولی
سفر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آخرین ساعات پیش از شروع دومین جلسه سالیانه شورای حکام این نهاد به تهران در حالی انجام شد که تا پیش از آن، اخباری مبنی بر مخالفت ایران با سفر وی منتشر شده بود.
بررسی پرونده هستهای ایران در دستورکار اصلی نشست این هفته جلسه شورای حکام انرژی اتمی قرار داشت. براساس آنچه پیشتر رسانهها از مفاد گزارش وی منتشر کرده بودند، آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنان درباره دسترسی به چهار سایت آلوده به مواد هستهای، محدودیت دسترسی به ابزارهای نظارتی و تولید اورانیوم فلزی در سایت اصفهان نگرانی داشته و ایران پاسخ قانعکنندهای به سوالات آژانس نداده است.
پیشبینی میشد با توجه به مخالفت ایران با سفر گروسی و حساسیت شورای حکام، بهویژه تروئیکای اروپایی به مسائل فوق، قطعنامهای توسط شورای حکام علیه ایران صادر شود. حتی احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل نیز وجود داشت. کشورهای غربی در این خصوص مواضع نسبتا تندی اتخاذ کردند و نماینده ایالات متحده آمریکا نیز خواستار صدور قطعنامه علیه ایران شده بود.
ناگهان یک روز مانده به شروع جلسه، گروسی به تهران رفت و براساس بیانیه سه مادهای صادرشده، توافقاتی با رئیس جدید سازمان انرژی اتمی ایران انجام داد. گفته میشود این سفر با اصرار و هماهنگی روسیه انجام شده است. روسیه در دور جدید مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای غربی نقش محوری را برعهده گرفته است. احتمال صدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، باعث پیچیده شدن مذاکرات احیای برجام و واکنش ایران میشد.
براساس توافق طرفین، قرار شد که ایران به آژانس انرژی هستهای اجازه دهد کارتهای ذخیره دوربینهای نظارتی را تعویض کند، لکن اطلاعات آنها نزد این کشور نگهداری شود و جلساتی با حضور رئیس جدید سازمان انرژی اتمی و گروسی در وین و تهران ادامه پیدا کند. این بیانیه در ادامه توافق پیشین دولت روحانی با رافائل گروسی در اسفند ماه 1399 است. در آن زمان، مجلس ایران این توافق را نقض قانون مصوب خود دانست. کمیسیون اصل 90 مجلس ایران پرونده نقض قانون توسط دولت را به قوه قضائیه ارجاع داد. درحالیکه مجلس ایران هنوز درباره توافق جدید دولت رئیسی با آژانس موضعی نگرفته است.
اما این تمام ماجرا نبود. گروسی در کنفرانس خبری شروع اجلاس شورای حکام به موارد دیگری نیز اشاره کرد که در متن توافقنامه وجود نداشت. براساس ادعای او، آژانس اجازه یافته است برخی ابزارهای نظارتی آژانس که در سایتهای اتمی ایران در کرج مستقر بوده و در جریان حمله به این تاسیسات آسیبدیدهاند، را تعمیر کند. ایران معتقد است این حمله، کار کشورهای خارجی، بهویژه اسرائیل است. این بخش از سخنان گروسی در توافقنامه با ایران نیست، اما رسانههای اسرائیلی اعلام کردهاند که احتمال دارد ایران از همین موقعیت استفاده و بخشهایی از اطلاعات ابزارهای نظارتی را پاک کرده باشد.
- نکات مهم توافق جدید ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی
از دیدگاه دیپلماسی، این توافق نکات قابلتوجهی دارد. اولین نکته مهم این است که دریچههای احیای برجام همچنان باز نگه داشته شده است. چنانچه قطعنامهای علیه ایران صادر یا پرونده ایران مجددا به شورای امنیت ارجاع میشد، احیای برجام کاملا به محاق میرفت. از این نظر، هم ایران و هم کشورهای غربی از این توافق رضایت دارند. با این توافقنامه، ایران سیگنالی را به غرب مخابره کرد که همچنان علاقهمند به حفظ برجام و عدم تشدید فضای سیاسی و بینالمللی است.
اما نکته مهم دیگر، سطرهای نانوشته توافق طرفین است. تعویض کارت حافظه دوربینهای نظارتی آژانس، نه چنان ارزشی دارد که گروسی را یک روز قبل از اجلاس به تهران بکشاند و نه آنقدر دستاورد بزرگی برای شورای حکام است که بدان خاطر، تصویب قطعنامه علیه ایران را متوقف کند. سه دغدغه اساسی در گزارش گروسی به شورای حکام وجود دارد؛ مشخصنبودن محل ذخیره مواد هستهای، آلودگی هستهای چهار نقطه جدید و تولید اورانیوم فلزی.
در این میان، تولید اورانیوم فلزی شاید مهمترین دغدغه شورای حکام آژانس باشد، چون در اسفند ماه گذشته نیز که ایران اعلام کرد آماده تولید اورانیوم فلزی است، سه کشور اروپایی، پیشنویس قطعنامه شورای حکام در محکومیت این اقدام را تهیه کردند، لکن پس از دستور رئیسجمهور وقت مبنی بر توقف عملیات تولید، این قطعنامه به بایگانی سپرده شد. امروز نیز به ادعای آژانس نه تنها ایران 200 گرم اورانیوم فلزی تولید کرده است، بلکه دسترسیهای نظارتی جهت کنترل فرآیند تولید آن نیز در اختیار آژانس نیست.
از نظر کشورهای غربی، تولید اورانیوم فلزی به دلیل ماهیت نظامی آن، نقض فاحش برجام و یک گام جهت دستیابی به سلاح هستهای است اما از نظر جمهوری اسلامی ایران، این اقدام صرفا جهت نوسازی سوخت رآکتور هستهای تهران و دستیابی به سوخت سیلیساید بوده است و ماهیتی کاملا صلحآمیز دارد.
در بیانیه طرفین، مقرر شده که دیدارهای آنها در وین و مجددا در تهران ادامه پیدا کند. از همین سطور میتوان دریافت که به احتمال بسیار زیاد توافقاتی در زمینه تولید اورانیوم فلزی نیز انجام شده یا در شرف انجام است، چرا که آژانس در این مسئله، حساسیت بسیار زیادی دارد و به راحتی از کنار آن نمیگذشت.
- تاثیرات توافقنامه بر مسائل منطقه
اثر سوم این توافقنامه را باید در مسائل منطقهای جستجو کرد. ایران در شرایط فعلی مخاطب بسیاری از کشورها در خصوص مسائل منطقهای است. بحران افغانستان، همکاری با عراق، مذاکرات با عربستان سعودی و امارات متحده عربی، بحران دولتی و سوخت در لبنان و از همه مهمتر، تهدیدات اسرائیل از جمله مواردی هستند که در صورت به نتیجه نرسیدن با آژانس و یا صدور قطعنامه علیه ایران، تحت تاثیر قرار میگرفت.
نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل که پیش از این، از مخالفت جدی با برجام امتناع میکرد پس از استقرار دولت رئیسی، در سفری به آمریکا و دیدار با جو بایدن، موافقت او جهت وارد کردن ضربات کوچک به ایران جهت پیشگیری از گسترش فعالیتهای هستهای، درصورت شکست برجام، را اخذ کرده بود. عدم توافق با آژانس میتوانست فعالیتهای تخریبی اسرائیل را تشدید، فضای منطقهای را متشنج و در نتیجه پروندههای منطقهای ایران و کشورهای خاورمیانه را متوقف یا دچار چالش اساسی کند.
- تغییر معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران
از سوی دیگر، انتصاب علی باقری کنی به جای عباس عراقچی بهعنوان معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران، یک پالس منفی به مذاکرهکنندگان غربی است. باقری کنی بهعنوان معاون سعید جلیلی، از مخالفان برجام بوده و هست. او که هیچ سابقه دیپلماتیکی ندارد، حتی اگر بخواهد در راستای احیای برجام قدم بردارد، نیز نمیتواند بنبست مذاکرات وین را بشکند. باقری کنی که پیشتر از طرف رئیسجمهور ابراهیم رئیسی بهعنوان عضو هیات تطبیق متن مذاکرات وین با برجام انتخاب شده بود، نتیجه مذاکرات وین را کاملا مغایر نیاز ایران تشخیص داد.
از این رو، حضور باقری کنی بهعنوان مذاکرهکننده ارشد ایران در وین منجر به تغییر ریل مذاکرات و احتمالا تطویل مدت آن خواهد شد. اتفاقی که به ضرر ایران و به نفع لابیهای ضد ایرانی در آمریکا است. این در حالی است که در مذاکرات پیشین به دلیل عدم مذاکره مستقیم ایران و آمریکا حلوفصل برخی موضوعات زمانبر بود و موجبات نارضایتی طرفین را فراهم کرد. نکته مهمتر اینکه احتمال دارد با توجه به عدم تسلط کافی باقری کنی به زبان انگلیسی و اصول دیپلماتیک، فرآیند مذاکرات وین پیچیدهتر شود. به همین دلیل، بعید نیست با توجه به نزدیک شدن زمان انتخابات سنای آمریکا، در صورت عدم دستیابی به توافق در وین، واشنگتن عطای توافق با تهران را به لقایش ببخشد و مذاکرات را ادامه ندهد.
در مجموع میتوان گفت که سیاست قطعی دولت ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران در خصوص مذاکرات وین همچنان مبهم است. هرچند این دولت براساس شعارهای سیاسی خود برجام را خلاف منافع ملی میداند اما با توجه به شرایط واقعی این کشور، احیای برجام پیش شرط دستیابی به اهداف اقتصادیاش است. به همین دلیل است که مواضع متناقض و حتی متضادی از سمت دولت سیزدهم نظام جمهوری اسلامی ایران به داخل و خارج از این کشور ارسال میشود.
[سیدمحمد هادی موسوی، روزنامهنگار، کارشناس مسائل سیاسی، مهندس نفت و انرژی و کارشناس ارشد نانوتکنولوژی است.]
*نکات مندرج در این نوشته بیانگر دیدگاه نویسنده است و الزاما بازتاب رویکرد خبرگزاری آناتولی نیست.