مذاکرات ایران و آمریکا؛ از امید تا تردید
دکتر حقی اویغور، معاون رئیس آکادمی اطلاعات ملی ترکیه در تحلیلی برای آنادولو به بررسی چالشها و چشماندازهای مذاکرات ایران و آمریکا پرداخت.

استانبول/ خبرگزاری آنادولو
دکتر حقی اویغور، معاون رئیس آکادمی اطلاعات ملی ترکیه در تحلیلی برای خبرگزاری آنادولو چالشهای مذاکرات ایران و آمریکا، سطح انتظارات و پیامدهای آن بر توازن منطقهای را بررسی کرد.
تصمیمهای تعیینکننده در دوره ترامپ
در دوره اول ریاستجمهوری دونالد ترامپ (2017 تا 2021)، وی تصمیمهای قابل توجهی در زمینه روابط با ایران اتخاذ کرد. مهمترین آنها، خروج آمریکا از توافق هستهای سال 2015 موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در ماه مه 2018 بود. همچنین دستور ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در ژانویه 2020 توسط ترامپ صادر شد.
به دنبال بازگشت ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا، گمانهزنیها درباره امکان دستیابی به توافقی جدید میان دو کشور افزایش یافت. موضعگیریهای خاص ترامپ درباره جنگ اوکراین و وضعیت دشواری که ایران پس از 7 اکتبر با آن روبهرو شده، در تقویت این باور نقش داشتند.
با این حال، ناظران تأکید میکنند که ریشههای عمیق تنش میان دو کشور، مستقل از تغییر دولتهاست و حلوفصل آن بهآسانی ممکن نیست.
وضعیت فعلی مذاکرات
با وجود ادعای ترامپ مبنی بر خاتمه دادن به جنگ روسیه-اوکراین در عرض 24 ساعت، دولت او پس از 100 روز، عملاً از نقش میانجی فاصله گرفته و در پرونده ایران نیز تاکنون دستاورد ملموسی نداشته است.
اگرچه دولت ترامپ با تهدیدهای اولیه خود ایران را به مذاکره از طریق عمان واداشت و سه دور اول گفتوگوها نسبتاً مثبت ارزیابی شد، اما با ورود به مسائل فنی، دور چهارم مذاکرات به تعویق افتاد.
در حالی که عمان، کشور میانجی، دلیل تعویق را مشکلات لجستیکی عنوان کرده، هنوز روشن نیست آیا حمله مرگبار به بندرعباس در 26 آوریل که منجر به کشته شدن نزدیک به 100 نفر و زخمی شدن حدود هزار نفر شد در توقف مذاکرات نقشی داشته است یا نه. برخی مقامات ایرانی این حمله را با مذاکرات مرتبط دانسته و نقش اسرائیل بهعنوان «پلیس بد» را مطرح کردهاند.
تنها چند روز پس از این حمله، پیت هگسث وزیر دفاع آمریکا، ایران را به ارسال «تسلیحات مرگبار» به یمن متهم کرد و تهدید به پاسخگویی در «زمان و مکان مناسب» کرد. در ادامه در 4 مه، فرودگاه بنگوریون در تلآویو هدف حمله موشکی حوثیها قرار گرفت. این رویدادها تنش منطقهای را تشدید کرده و ایده پیشبرد همزمان دیپلماسی و درگیری نظامی را تقویت کرده است.
خطوط قرمز در روابط تهران-واشنگتن
مسئله اصلی در منازعه ایران و آمریکا، جدای از نوع دولتها، آن است که ایالات متحده چگونه باید با یک دشمن منطقهای در آستانه دستیابی به تسلیحات هستهای مواجه شود.
این آستانه حساس برای ایران فقط به فناوری هستهای محدود نمیشود، بلکه در حوزههایی چون صنعت فضایی نیز صدق میکند. علاوه بر این، روابط ژئواستراتژیک ایران با رقبای جهانی آمریکا مانند چین و روسیه، این پرونده را از یک چارچوب دوجانبه خارج کرده و پیچیدهتر ساخته است.
برخی منتقدان، ایران را بهدلیل خارج کردن برنامه موشکی و گروههای نیابتی از مذاکرات مورد انتقاد قرار میدهند، اما دولت اوباما با نگاهی واقعبینانه و بهرهگیری از فشار تحریمها، موفق به امضای برجام شد. این توافق، از یک سو سطح غنیسازی اورانیوم ایران را به 3.57 درصد محدود کرد و از سوی دیگر، با اعمال بندهای زمانی، فرصت بیشتری برای ادغام ایران در نظام بینالملل فراهم کرد.
مکانیسم ماشه (snapback) و تحریمهای تسلیحاتی که طبق مفاد برجام امسال به پایان میرسد، بخشی از همین توافق بودند. خروج ترامپ از برجام، ترور سلیمانی، جنگ اوکراین و تحولات پس از 7 اکتبر باعث شد روابط دوجانبه به یکی از پرتنشترین دورههای خود برسد.
با این حال، در صورتی که ترامپ از مواضع حداکثری خود که در سال 2018 اعلام کرده بود، عقبنشینی کند و به ایران اجازه غنیسازی محدود بدهد، هنوز امکان رسیدن به توافقی جدید وجود دارد.
یکی از چالشهای اصلی، تمایزگذاری میان توافق احتمالی جدید و توافق سال 2015 که ترامپ آن را «بدترین توافق عمرم» خوانده بود و نحوه توجیه آن برای افکار عمومی داخلی آمریکاست. در این میان، اظهارات نمایندگانی چون استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه مبنی بر امکان داشتن برنامه هستهای صلحآمیز برای ایران، وضعیت را پیچیدهتر کرده است.
توازن منطقهای تلاش ترامپ برای دستیابی به توافق پیش از ماه ژوئیه، اگرچه از احتمال تغییر موضع او به سمت واقعگرایی حکایت دارد، اما مخالفتهایی را در میان متحدان سنتی واشنگتن در منطقه، بهویژه اسرائیل برانگیخته است.
برکناری مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا از جمله به دلیل نزدیکی بیش از حد او با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در موضوع ایران صورت گرفت.
از سوی دیگر، حملات تحریکآمیز اسرائیل به سوریه – جایی که نفوذ ایران بهشدت کاهش یافته باعث شده برخی ناظران، سیاست تهرانهراسی تلآویو را ابزاری برای بیثباتسازی منطقه بدانند.
اظهارات منتسب به نتانیاهو مبنی بر اینکه «ترامپ حرفهای خوبی میزند ولی عمل نمیکند»، حاکی از اختلاف دیدگاه میان دو طرف درباره پرونده ایران است. بهنظر میرسد در حالی که آمریکا ایران را بهمثابه کشتیای میبیند که باید هدایت شود، اسرائیل مایل است آن را غرق کند.
پس از 7 اکتبر، نفوذ منطقهای ایران بهویژه در سوریه و لبنان آسیب دیده است، اما تهران در تلاش است تا جایگاه خود را در یمن و عراق حفظ کند. با وجود حملات سنگین اسرائیل و آمریکا، حوثیها به اقدامات متقابل خود ادامه دادهاند.
در عراق نیز نیروهای نزدیک به ایران، پس از عبور از شوک اولیه ناشی از تحولات سوریه، اکنون بر روند سیاسی داخلی متمرکز شدهاند. عدم مخالفت این گروهها با ایجاد روابط رسمی میان دولت السودانی و دولت احمد الشرع در سوریه، نشانهای از تمرکز بر انتخابات آتی عراق در ماه نوامبر و انتظار برای نتایج مذاکرات تهران-واشنگتن است.
در جمعبندی، میتوان گفت آینده بسیاری از متحدان منطقهای ایران بهشدت به روند حساس و شکننده روابط ایران و آمریکا وابسته شده است.
[تحلیل: دکتر حقی اویغور، معاون رئیس آکادمی اطلاعات ملی ترکیه]
* دیدگاههای ارائه شده در این تحلیل، الزاماً بازتابدهنده سیاست تحریریه خبرگزاری آنادولو نیست.