دلایل تردید ایران برای مذاکره با آمریکا
سه کارشناس ایرانی در مصاحبه با «آناتولی» تردید این کشور برای مذاکره با آمریکا را ناشی از شعارزدگی مقامات تهران، مخالفت تندروها، هراس آنها از شکستن تابوی خود و خالیبودن دستشان برای چانهزنی با واشنگتن دانستند.

استانبول/عبدالسلام سلیمی/خبرگزاری آناتولی
چندین روز پس از پیشنهاد دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا برای مذاکره بدون پیششرط با ایران، نه تنها مقامات این کشور آن را نپذیرفته اند، بلکه شاهد سکوت مطلق حسن روحانی از سویی و مواضع متناقض شخصیت های سیاسی و نهادهای مختلف در تهران از سوی دیگر نیز بوده ایم.
حامیان او، پیشنهاد ترامپ را فرصتی مناسبی برای جهت حل بحران روزافزون اقتصادی و عادیسازی روابط ایران با آمریکا میدانند. از دیدگاه آنان، روحانی باید در راستای این سخن خود که «مذاکره با آمریکا راحتتر از مذاکره با اروپاست، چرا که آمریکاییها کدخدای ده هستند و با کدخدا بستن راحتتر است»، پیشنهاد ترامپ را بپذیرد.
به اعتقاد کارشناسان این طیف، استمداد از اتحادیه اروپا و حتی مسکو و پکن که حامی تهران نیز محسوب میشوند، برای فشار به ترامپ جهت انصراف از تصمیم خود درباره برجام و مقابله با تحریمهای جدید آمریکا سودی ندارد، بلکه سه طرف مذکور حتی درصورت قبول میانجیگری، از برگه ایران برای گرفتن امتیاز از این کشور و ایالات متحده نیز استفاده خواهند کرد.
از سوی دیگر، جناح رقیب روحانی در نهادهای سیاسی و نظامی ایران، به شدت نسبت به آمریکا بدبین بوده و هرگونه مذاکره و رابطه با این کشور را برخلاف ایدئولوژی و باعث تضعیف جایگاه داخلی و بین المللی خود میدانند. آنها در این زمینه به پرونده هسته ای ایران اشاره میکنند که این کشور با آمریکا و غیره بر سر میز مذاکره نشست، اما سرانجام برجام آن شد که همه میدانند.
برخی افراد این جناح از این مرحله نیز فراتر رفته و بیان میکنند همانطور که روحانی پس از برجسته کردن تاثیر تحریم های شورای امنیت، و آمریکا در ضعف اقتصادی ایران با دستان خالی وارد مذاکرات برجام شد، چه بسا سقوط شدید ارزش پول ملی این کشور آیت الله خامنهای را به پذیرش مذاکره یا «نرمش قهرمانانه» دیگری وادار کند که باید از این امر پرهیز کرد.
در همین راستا سه تن از کارشناسان و تحلیلگران ایرانی در گفتگویی اختصاصی با خبرگزاری آناتولی به ارائه دیدگاههای خود درباره دلایل تردید و تاخیر ایران در مذاکره با آمریکا و عدم پاسخ واضح به پیشنهاد اخیر دونالد ترامپ پرداختند که شرح آن در ادامه میآید.
-رضا علیجانی روزنامه باسابقه و از فعالان فعالان ملی-مذهبی و نویسنده چندین کتاب در این زمینه اظهار داشت:
رفتارشناسی حکومت ایران نشان میدهد که معمولا زندانی شعارهای خود میشود. همواره شعارهایی را مطرح کرده است. به عنوان مثال، در ماجرای گروگانگیری از سفارات آمریکا در تهران، جنگ با عراق، پرونده هستهای و اکنون بحران منطقه ای و جهانی که دچار آن شده و بعدا میخواهد بنا به مصلحت نظام، سیاستش را تغییر دهد مانع اول شعارهایی است که خود را در آن قفس به زندان انداخته است. در قبال پیشنهاد آقای دونالد ترامپ نیز شاهد این پدیده هستیم. درست است که او خود نیز متناقض، غیرقابل پیشبینی و غیرقابل اعتماد رفتار میکند، اما سیاست خارجی نه بر اساس اینها، بلکه برمبنای منافع ملی یا دستکم برای منافع خود دولتها بنا میشود.
حکومت ایران بیش از سه دهه است که گفتار مشروعیتبخش خود را بر اساس مذهب، خدمت به محرومان و آمریکاستیزی گذاشته است. دو ابزار اول شکست خورده یا کمرنگ شده است. تنها عنصری که بهصورت هویتی برای هسته سخت قدرت باقی مانده، آمریکاستیزی و نگاه آقای خامنهای به جهان است. از نظر وی، دنیا به دو اردوگاه مقاومت و سازندگی تقسیم میشود. درحالیکه جهان واقعی مستقل از تخیل او بوده و بلوک سومی دارد که بیشتر کشورها در آن جای میگیرند و آن بلوک منافع نظام، کشور و مردم است.
نیروهای جناح مسلح و هسته سخت قدرت برای سرکوب اعتراضات، روشنفکران، فعالان سیاسی و مدنی و مردم معترض به فشارهای اقتصادی و دیگر منتقدان در ایران، نیز با فرهنگ آمریکاستیزی تربیت شدهاند که اگر از آن گرفته شود پایه های تمام آن آموزشها فرومیریزد. به همین دلیل بخشهای تندروتر سپاه و سازمان اطلاعات آن که مسئول تامین امنیت داخلی هستند پیش و بیش از همه با پیشنهاد ترامپ مخالفت میکنند.
اقشار مختلف مردم ایران که هرچند قابل محاسبه نیستند، ولی براساس نتایج چند انتخابات اخیر، آنها به کسانی رای میدهند که خواهان تنشزدایی با جهان هستند و میخواهند با کدخدای دنیا کنار بیایند تا علاوه بر سانتریفیوژ، چرخ زندگیشان هم بچرخد. بنابراین اکثریت مردم ایران با سیاستهای بیت قدرت و آقای خامنهای موافق نیستند.
ترامپ در دو سه روز اخیر موضع مذاکرات بدون قیدوشرط و با ذکر اینکه از موضع قدرت حرف میزنم نه ضعف و این تصمیم به نفع هر دو طرف است را اتخاذ کرد. در این اظهارات سعی شده ادبیاتی به کار رود تا برخلاف زبان تند و تهدیدآمیز گذشته، بتواند راهی برای گفتگو باشد. موضع طیفهای و اردوگاههای مختلف سیاسی در ایران، از حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس گرفته تا ناطق نوری، بهزاد نبوی و نمایندگان مردم همه این است که نباید این پیشنهاد را رد، بلکه باید از این فرصت استفاده کرد.
تعدادی از نمایندگان مجلس از رئیسجمهور ایران خواستند جلو اظهارات غیرمسئولانه برخی مقامات کشوری و لشکری گرفته شود. مشخص است که منظور این نمایندگان چه کسی است. به نظر من در تحلیل نهایی اقتصاد و مردم ایران حرف آخر را خواهند زد، نه ترامپ و نه خامنهای. این دو راه خود را میروند. اقتصاد است که حرف نهایی را میزند؛ یعنی اگر مصلحت نظام به علت ضعفهای اقتصادی و مشکلات امنیتی اقتضا کند، او عقبنشینی خواهد کرد؛ حالا با ادبیات خاصی که روحانیون در آن متبحر هستند.
اگر مردم بهصورت مدنی، نه خشونتآمیز که میتواند ابزار و بهانه سرکوب شود، اعتراض کنند دستاندرکاران قدرت برای حفظ منافع خود و قدرت خواهان عقبنشینی خواهند شد. این البته به نفع مردم ایران هم است که از فشار تحریمها و حتی تهدید و خطر جنگ فرار کنند. به هرحال تنشزدایی در روابط بین الملل هرچند ارتباط مستقیمی با دموکراسی و حقوق بشر ندارد، ولی عادی شدن مناسبات حکومت ایران با جهان تسهیلگر مسیر پیگیری دموکراسی و حقوق بشر نیز است.
نزدیکترین راه به دموکراسی رفاه مردم است، نه فقر آنها. مردم در حالت فقر گرایشات راستتر پیدا میکنند، تظاهرات پراکنده با سرکوب مواجه میشود و طبقه متوسط هم ضمن همدلی با اعتراضات دست به کارهای پرریسک نمیزند. بنابراین بهترین مسیر برای رسیدن به دموکراسی و گذار به آن حرکت مطالبهمحور، تحولخواه برای عقبراندن زمامداران به سمت جامعهای است که در آن قدرت مادام العمر و غیرپاسخگو وجود نداشته و مبنای آن دموکراسی و جدایی دین از دولت، رفع تبعیض و تمرکززدایی باشد و مردم ایران در رفاه و راحتی زندگی کنند.
-در ادامه دکتر حسین علیزاده دیپلمات سابق ایرانی و استاد میهمان دانشگاه «استانبولشهیر» ترکیه هم تصریح کرد:
حکومت ایران چهل سال شعار داده که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند کند. در چهلمین سال عمر نظام جمهوری اسلامی، فشارهای سهمگین دولت ترامپ موجب شده شیرازه اقتصاد ایران از هم بپاشد. ازاین رو تهران ضرورتی میبیند و علایمی نیز به دست آمده که گفتگوی پنهانی با واشنگتن در حال انجام است اما ایران بهصورت علنی آنطور که جعفری فرمانده سپاه پاسداران گفته این کشور با «شیطان بزرگ مذاکره نخواهد کرد و این فرمان امام خمینی است». این قبیل اظهارات مصرف داخلی دارد؛ برای اینکه ابهت نظام حفظ شود و شعارهای چهل ساله نشکند.
براساس اخبار نسبتا موثق، بن علوی وزیر امور خارجه عمان واسطه گفتگو میان ایران و آمریکاست و پیامی را به ژنرال ماتیس منتقل کرده و متقابلا قرار است به تهران سفر کند. سفر بن علوی به آمریکا پس از دیدارش با ظریف انجام شد. ترامپ هم گفته که علایمی دال بر تمایل ایران برای ورود به مذاکره وجود دارد. البته تمام اینها پنهانی و پشت پرده انجام میشود تا کاراکتری که ایران از خود به عنوان یک حکومت انقلابی ضد امپریالیستی، استکبارستیز و مخالف نظام سلطه تراشیده است، شکسته نشود. اینها در حد مصرف داخلی است. آنچه در سیاست واقعی در حال تحقق است با توجه به ضربات سنگین دولت ترامپ به اقتصاد ایران، مقدماتی برای گفتگو با آمریکا ولو غیرمستقیم انجام شده است.
-در پایان دکتر محمد محبی فارغ التحصیل علوم سیاسی و روابط بین الملل در تهران هم گفت:
تردید ایران برای پاسخگویی به پیشنهاد ترامپ طبیعی است. کار او بسیار هوشمندانه بوده و توپ را در میدان سران این کشور انداخته است. چون ترامپ، آنان را بدون پیششرط دعوت به مذاکره کرده است، پذیرش آن برایشان کمی سخت است. آمریکا از برجام خارج شده و تحریمها علیه ایران یک به یک در حال بازگشت است. وضعیت ایران در منطقه هم رو به ضعف نهاده و تقریبا برای حکومت این کشور حربهای باقی نمانده که بخواهد در مذاکرات با آن بازی کند. لذا طبیعی است که آمریکا بدون پیششرط خواهان مذاکره با ایران باشند و پیشنهاد این کار را بدهد. آمریکا نیازی به پیششرط ندارد، چون دست بالا دارند.
حال اگر سران ایران وارد چنین مذاکرهای شوند دیگر نام آن نه توافق، بلکه تسلیم خواهد بود. بنابراین تردید این کشور کاملا طبیعی است و اگر برای موجودیت و حیثیت خود ارزشی قائل است حداقل باید این را مطرح کند که ما مذاکره بدون پیششرط را نمیپذیریم یا اینکه ابتدا آمریکا باید به توافقی که خود پذیرفته و توسط کنگره هم تصویب کنگره شده، بازگردد و مذاکرات از برجام ادامه پیدا کند. در برجام تنها مساله هستهای آن؛ هم تقریبا ناقص بررسی شد. از این رو، نباید برجام حذف و همه چیز از نو شروع شود، چون تضمینی وجود ندارد که با یک مذاکره دیگر، توافقی حاصل شود و رئیسجمهور بعدی آمریکا آن را مجددا نقض نکند.