نگاههای متفاوت به میراث مصطفی کمال آتاترک
بزرگداشت 29 اکتبر بهعنوان روز جمهوریت در ترکیه بار دیگر افکار عمومی را متوجه عملکرد و دستاوردهای مصطفی کمال آتاترک برای کشورش و جامعه جهانی، بهویژه مسلمانان کرده است.

استانبول/ محمود براهویینژاد/ تحلیلی/ خبرگزاری آناتولی
ملت و دولت ترکیه امسال نیز همانند 98 سال گذشته 29 اکتبر را بهعنوان «روز جمهوریت» کشورشان جشن گرفتند. حاکمیت ملی و جمهوریت بزرگترین میراثی است که مصطفی کمال آتاترک در 29 اکتبر سال 1923 برای ترکیه امروز باقی گذاشت. میراثی که یک قرن پایدار مانده و دو سال دیگر مردم ترکیه یکصد سالگی آن را جشن خواهند گرفت.
در سفرهای متعددم به ترکیه مشاهده کردهام که مردم این کشور علاقه خاصی به آتاترک و پرچمشان دارند. در بیشتر اماکن تصاویر آتاترک و پرچم ترکیه دیده میشود و حتی بسیاری از مردم آن را بر فراز خانهها و پنجرهها آویختهاند. این عشق و علاقه به ترکیه و پرچمش، نشانه قدرشناسی مردم از میراثی است که وی به یادگار گذاشته است.
اما دلیل این قدرشناسی چیست؟ بسیاری از ما ایرانیان میپنداریم که آتاترک باعث و بانی انقراض سلسله عثمانی بوده است، در ترکیه چنین تصوری وجود ندارد. عثمانیها بخشی فراموشنشدنی و مهم از تاریخ ترکیه محسوب میشود و بهویژه در سالهای اخیر تلاشهای زیادی برای حفظ آثار و بقایای عثمانی صورت گرفته است. مصطفی کمال آتاترک نیز شخصیتی برآمده از دل تاریخ عثمانی است.
او که شاهد هجوم و توطئه استعمارگران غرب و شمال علیه وطنش بود، مقتضیات زمانه را دریافت و ابتدا از راه گفتمان و سپس در میدان جنگ، نه در مقابل دولت عثمانی، بلکه در برابر شوروی، انگلیس و یونان و غیره که از هر طرف به کشورش هجوم آورده بودند ایستاد و ترکیه امروز را بنا نهاد و از تجزیه بیشتر آن و افتادن این سرزمین به دست بیگانگان جلوگیری کرد. وی سپس بر اساس اقتضای زمانه امروز، نظام جمهوریت را تاسیس کرد تا حاکمیت ملی به معنای واقعی در ترکیه نهادینه شود.
آتاترک پس از تاسیس نظام جمهوریت، اصلاحاتی اساسی را برای مدرنسازی ترکیه و قراردادن این کشور در مسیر توسعه و پیشرفت انجام داد. برخی مخالفان کوشیدهاند با تحریف این اصلاحات آتاترک را چهرهای ضددین و مخالف اسلام معرفی کنند. برخی سیاستها مانند محدودیت حجاب توسط دولتهای پس از آتاترک نیز به نام او ثبت شده است تا چهره وی را نزد افکارعمومی جهان اسلام مخدوش کنند.
درحالیکه جمهوریت ترکیه تضادی با دین و اسلام نداشته، بلکه نهادهایی مانند سازمان دیانت نیز توسط این نظام تاسیس شده است که امروزه در بسیاری از کشورها خدمات آموزشی و دینی و فرهنگی ارائه میکند. اوقاف در ترکیه بسیار فراتر از امور معمول خیریه و عامالمنفعه هستند. اگر بخواهیم دلایل پیشرفت ترکیه امروز را در دو چیز خلاصه کنیم، یکی نقش اوقاف و دیگری شرکتها هستند که در آینده بطور مفصل درباره آنها خواهم نوشت.
ناگفته نماند که آتاترک نه تنها با اسلام ناآشنا نبوده، بلکه ابتدا در مکتبی مذهبی درس خوانده و دیدگاههای خاص خود را درباره خلافت و حکومت در اسلام پس از دوره خلفای راشدین داشته است. وی حتی زمانی که پس از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و تجزیه کشورش توسط استعمارگران ناچار به قیام در برابر اشغالگران و رهبری جنگ استقلال شد، با نصب تابلویی از آیه و شعار «نصر من الله و فتح قریب» نیروهای تحت امرش را فرماندهی میکرد.
نجات سرزمین فعلی ترکیه از دست نیروهای اشغالگر خارجی و اقدامات آتاترک برای توسعه و پیشرفت این کشور حتی مورد ستایش اندیشمندان و متفکران جهان اسلام نیز قرار گرفته است.
علامه سید سلیمان الندوی از نویسندگان هندی و متفکران بزرگ جهان اسلام در کتاب «یادرفتگان» خود در بخشی با عنوان «غم کمال» نوشته است: «سرانجام شخصیت مسیحانفسی که ترکیه بیمار را لباس عافیت پوشاند و با رهانیدن از چنگال مرگ، حیاتی دوباره بخشید، چشم از جهان فرو بست. دنیا به عزای او نشست و شگفت اینکه کسانی به عزایش نشستند که در به دار آویختن او از هیچ کوششی دریغ نکردند، ولی شمشیر او هر غل و زنجیری را درهم شکست. او ترکیه قدیم را سوزاند و از خاکستر آن ترکیه جدید را ساخت. چه کسی تصور میکرد این شکار از پنجه ستم متفقین در سال 1920 به سلامت رهایی یابد، ولی فکر و تدبیر او هر توطئهای را با شکست مواجه ساخت».
همچنین علامه «سیدابوالحسن ندوی» از دیگر نویسندگان و متفکران بزرگ جهان اسلام در کتاب «ارزیابی تمدن غرب» راجع به آتاترک گفته است: «زمانی که تمدن غرب به کشورهای اسلامی هجوم آورد مسلمانان سه دسته شدند. از دیدگاه برخی، تمدن غرب خوبیها و بدیهای زیادی دارد و برای محافظت مسلمانان از بدیهای تمدن غربی باید از خوبیهای آن نیز بگذریم. این گروه درها را به روی تمدن غرب بستند. برخی دیگر نیز معتقد بودند که ما به خوبیهای تمدن غرب به شدت نیاز داریم و نخستین کسی که درها را بروی این تمدن باز کرد مصطفی کمال آتاترک بود. گروه سومی هم بودند که میگفتند باید خوبیهای غرب را بگیریم و بدیهای آن را رها کنیم که عملا چنین ایدهای تا کنون عملی نشده است».
اگرچه پیش از آتاترک، سلطان عبدالحمید ثانی نیز درها را به روی تمدن غرب باز و صنعت و تکنولوژی و نیروی کار فنی و متخصص غرب را وارد کشورش کرده بود، اما نیروهای سیاسی آن زمان مانع تحقق کامل اراده وی شدند، اما آتاترک این هدف را تحقق بخشید. البته ترکیه عوارض جانبی آن را نیز پذیرفت و در طول یکصد سال گذشته کوشیده است تا از جوانب منفی آن بکاهد و بر اثرات مثبتش که توسعه فناوری و تکنولوژی و خودکفایی ترکیه در حوزههای مختلف است، بیافزاید.
دکتر «یاشار نوری اوزترک» یکی از روشنفکران نامدار و تاثیرگذار ترکیه معتقد است جهان اسلام آنگونه که باید، قدر آتاترک را ندانسته است. وی در کتاب «ابوحنیفه پیشرو عقلگرایی در مقابل عربگرایی» که بخشهایی از آن توسط جواد رفیعی به فارسی ترجمه شده، نوشته است: «ذهنیتهایی که در دوران اول اسلام یعنی دورانی که در زمان پیامبر به مقابله با تاسیس و نشات اسلام برخاسته بودند، با دوران دوم یعنی دورانی که در زمان امام ابوحنیفه به مقابله با بهسازی اسلام قد برافراشتند یکسان بود. جهان اسلام دوران سوم بهسازی و پاکسازی را در زمان مصطفی کمال آتاترک شاهد بود».
این نویسنده همچنین میگوید: «در این دوران، آتاترک به دلیل داشتن تشکیلات منسجم صرفا نظریهپردازی نکرده، به انطباق و اجرا نیز روی آورد. هیچکس نه تنها نتوانست هزینه انقلاب و اقدامات وی را با گرفتن جان او بگیرد، بلکه عکس آن، آتاترک رهبری بود که توانست انتقام ابوحنیفه و همفکرانش را بستاند. اگر از دیدگاه جهان اسلام به این رخدادها بنگریم، باید این واقعیت را گفت که امت اسلامی به رهبران این سه دوران ناسپاسی فراوانی کرده است. ناسپاسی به پیامبر از طریق قتل اهل بیت وی، به ابوحنیفه از طریق اعلان خروج وی از دین و به آتاترک از طریق بیاعتنایی به میراث وی و ضد دین خواندنش رخ داده است».
از نگاه دکتر اوزترک «در پیشگاه تاریخ، مبارزات ابوحنیفه و مصطفی کمال آتاترک در راه ارزشهایی که معتقد به آن بودند و برای آن تلاش کردند، نه فقط دارای مشابهت، بلکه همسان و عین هم بوده است». میراث مصطفی کمال آتاترک برای ترکیه امروز در آستانه ورود به دومین قرن جمهوریت، کشوری است که به سرعت در حال توسعه همهجانبه است و نه تنها فرهنگ، زبان، دین و تاریخش از بین نرفته است، بلکه بر غنای آنها افزوده و دولتهای مختلف با وجود اختلافنظرهای سیاسی تلاش کردهاند تا از این میراث مراقبت کرده و آن را حفظ کنند.
[محمود براهویینژاد، روزنامهنگار و سردبیر نشریه «حرّیت» روزنامه بلوچی-فارسی «روچ» در استان سیستان و بلوچستان ایران است.]
*نکات مندرج در این نوشته بیانگر دیدگاه نویسنده است و الزاما به معنی رویکرد خبرگزاری آناتولی نیست.