جهان, خاورمیانه

تحلیل؛ آیا ترامپ توانست کشورهای خلیج را قانع کند؟

آیا رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سفر خود به منطقه خاورمیانه توانست با ارائه راهکارها و سیاست‌های خود، رضایت و حمایت کشورهای عرب حاشیه خلیج را در مسائل مختلف از جمله امنیت و ثبات در منطقه جلب کند؟

17.05.2025 - به‌روز رسان : 18.05.2025
تحلیل؛ آیا ترامپ توانست کشورهای خلیج را قانع کند؟

استانبول/خبرگزاری آنادولو

آیا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا در جریان سفر خود به خاورمیانه توانست با ارائه راهکارها و سیاست‌های خود، رضایت و حمایت کشورهای عرب حاشیه خلیج درباره مسائل مختلف از جمله امنیت و ثبات منطقه‌ای را جلب کند؟ این پرسشی است که همچنان مورد بحث کارشناسان و ناظران سیاسی قرار دارد.

پروفسور دکتر زکریا کورشون، استاد دانشگاه فاتح سلطان محمد استانبول و رئیس انجمن پژوهشگران خاورمیانه و آفریقا، در مقاله تحلیلی برای خبرگزاری آنادولو، سفر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به کشورهای خلیج را مورد بررسی قرار داده است.

- توماس ادوارد لورنس، جاسوس مشهور انگلیسی، پس از سال‌ها مشاهده و تجربه در جریان جنگ جهانی اول، نکات مهم خود را در قالب 27 بند گردآوری و پس از پایان جنگ به‌عنوان دستورالعملی برای کسانی که در آینده در جغرافیای کشورهای عربی فعالیت خواهند کرد، منتشر کرد.

این توصیه‌ها ابتدا در بولتن عربی (Arab Bulletin) که توسط دفتر جنگ انگلیس در قاهره منتشر می‌شد و سپس در مکان‌های مختلف به چاپ رسید و گفته می‌شود که حتی رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، نیز این مطالب را مطالعه کرده است. لورنس در بند نخست دستورالعمل خود به کسانی که در منطقه فعالیت خواهند کرد، توصیه می‌کند که "برای اجتناب از پرداخت هزینه شروع بد"، ابتدا باید اعتماد عرب‌ها را جلب نمایند و در گام نخست تأثیر مثبتی از خود بر جای بگذارند. برخلاف سفر اول ترامپ به خلیج، در دور دوم این سفرها به نظر می‌رسد که وی به این توصیه عمل کرده است.

همچنین، توصیه لورنس به "یادگیری هر چیز ممکن درباره اعراب" مورد توجه جدی مشاوران ترامپ قرار گرفته است؛ چرا که ترامپ در سفر خود رویکرد فرماندهی مستقیم را کنار گذاشته و تلاش کرده تا به گونه‌ای برابرتر ظاهر شود که همین موضوع موید این نکته است. سفر پرطمطراق ترامپ به سه کشور عربی حاشیه خلیج در تاریخ 13 تا 16 مه جاری و سخنرانی‌ها، پیام‌ها و رفتارهای وی نشان داد که او نسبت به گذشته بهتر با واقعیت‌های منطقه‌ای آشنا شده است.

البته ترامپ همچنان قدرت خود که از نقش تاریخی آمریکا در منطقه می‌گیرد و غرور غیرقابل‌چشم‌پوشی شخصی‌اش را نیز به نمایش گذاشت، اما این بار به جای دیکته کردن خواسته‌ها، توانست آنها را به شکل درخواست‌های طرف مقابل تبدیل کند. در واقع، هم در عربستان سعودی و هم در قطر و امارات متحده عربی، استقبال گرم و اجرای آیین‌های سنتی کم‌نظیر از ترامپ نشان داد که طرف‌های منطقه‌ای این سفر را پذیرفته‌اند و حضور رئیس‌جمهور آمریکا چندان ناراحت کننده نبوده است.

زیرا برخلاف سفر 2018 که تصویری نفرت‌انگیز و دامن‌زننده به خصومت‌ها از خود به جای گذاشته بود، این بار ترامپ هر کشور را مطابق شرایط و خواسته‌های خاص آن‌ها مورد خطاب قرار داد و با تکرار مفاهیمی که طرف مقابل می‌خواست بشنود، نشانه‌هایی از سیاست جدید خود در این دوره را آشکار ساخت. با وجود اینکه ترامپ به دلیل رفتارهای متغیرش در سیاست داخلی و خارجی، تصویری از یک سیاستمدار «غیرقابل اعتماد» به‌جا گذاشته است، تطابق هدف اصلی این سفر با شخصیت او باعث شده حداقل فعلاً مورد اعتماد قرار گیرد. شاید همین موضوع نیز نتیجه‌ی ذات تغییرپذیر شخصیت او باشد.

به هر حال، ترامپ توانسته در خلیج تصویری متفاوت از آنچه پیش‌تر شناخته شده بود ارائه دهد و خواسته‌های خود را به خواسته‌های طرف‌های مقابل تبدیل کند.

- ترامپ از کشورهای خلیج چه خواست؟

ترامپ که جنگ‌های تجاری را از همان روز اول ورود به کاخ سفید آغاز کرد، به سرعت فهمید نمی‌تواند خواسته‌هایش را فقط با دستورهای یک‌طرفه به دست آورد. او دریافت که جنگ با چین و همه شریکان تجاری‌اش نتایج مورد انتظار را نخواهد داشت. به همین دلیل، وی تلاش کرد کشورهای خلیج را که به یکی از مهم‌ترین شرکای تجاری چین تبدیل شده بود، به سمت خود جذب کند و با استفاده از منابع کشورهای خلیج، موفقیت بیشتری کسب کند.

اگرچه همان‌طور که خود ترامپ در عربستان سعودی تأکید کرد، روابط آمریکا با منطقه از زمان جنگ جهانی دوم موجب شد آمریکا به جایگاه برتر دست یابد، اما با گذشت زمان و به‌ویژه به دلیل مصرف‌گرایی، این موقعیت به تدریج به ضرر آمریکا تغییر کرد. افزایش جمعیت در کشورهای خلیج و نیازهای جدید، منطقه را به سمت بازارهای دیگر از جمله چین باز کرد. ترامپ، سیاست را با منطق یک تاجر پیش می‌برد و این رویکرد را بارها آشکار ساخته است. او در کشورهایی که به آن سفر کرده، اعلام کرد که به جای جنگ و درگیری، خواهان تجارت با جهان است.

ترامپ در واقع با قراردادهای تجاری و سرمایه‌گذاری با عربستان سعودی، قطر و به‌ویژه امارات متحده عربی، به هدف خود دست یافت. شعار اصلی سفر ترامپ که چندان مورد توجه قرار نگرفت، "اکنون زمان خرید است" بود. این شعار که تأکید بر تجارت داشت، خواسته‌های ترامپ را با خوشایندی رهبران خلیج که به تجارت علاقه‌مندند، همسو کرد و زمینه برابری در مطالبه‌ها را فراهم ساخت.

البته این شعار، در کنار باز کردن راه سرمایه‌گذاری سرمایه‌های خلیج و صندوق‌های دولتی منطقه که در سال‌های اخیر به سمت بازیگران مختلف گرایش یافته‌اند، پیام پنهانی نیز داشت. در ده سال گذشته، رقابت میان رهبران جوان منطقه گاهی به خصومت و گاهی به بلوک‌بندی انجامیده است؛ اما این رهبران با هزینه‌های خود در خارج، نتوانستند جایگاه و پرستیژ منطقه‌ای یا جهانی مورد نظرشان را کسب کنند.

در این شرایط، ترامپ در سال 2018 پیامی نفرت‌انگیز با مضمون «اگر من نباشم، شما هم نیستید» داشت که این بار آن را به شعاری نرم‌تر و قابل‌پذیرش برای رهبران خلیج، یعنی «زمان خرید است»، تبدیل کرد؛ شعاری که به نوعی نشان‌دهنده امکان خرید پرستیژ بود. با این شعار جدید به این رهبران گفته شد که از طریق تجارت با آمریکا می‌توانند نیازهای دفاعی و ابزارهای توسعه خود را تأمین کنند. همچنین به ضمن استفاده از منابع‌شان بدون هیچ پرسش اخلاقی، می‌توانند جایگاهی در لیگ جهانی داشته باشند.

- آیا برای مسائل منطقه‌ای راه‌حلی ارائه شد؟

ترامپ در گفت‌وگوهای صریح خود بارها با تأکید بر قدرت کشورها، قهرمانی و جنگجویی رهبران، فرهنگ‌شان و سرمایه‌گذاری‌های انجام شده تا به امروز، سخن گفت، اما اشاره‌ای به خونریزی‌های منطقه و آینده غزه نکرد که این نکته جلب توجه می‌کند. اگرچه این موضوعات در برابر عموم مطرح نشد، اما اطلاعاتی از پشت صحنه حاکی از آن است که پروژه «معامله قرن» که در دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ ارائه شد و در واقع فلسطینی‌ها را نادیده می‌گرفت، همچنان در دستور کار قرار دارد.

علاوه بر این ، پیشنهاد صریح ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان، به احمد الشرع رئیس‌جمهور سوریه، ، برای پیوستن به توافقنامه‌های ابراهیم، نشان‌دهنده اصرار ترامپ بر برنامه‌های قبلی خود است. احتمالاً رئیس‌جمهور آمریکا با هویت یک تاجر، ضمن اعلام لغو تحریم‌ها علیه سوریه، موضوع جدیدی برای مذاکره به وجود آورده است. هرچند این اراده به‌طور کامل در دست خودش نیست، اما چنین اقدامی می‌تواند گامی مهم در راستای آینده سوریه محسوب شود.

در حالی که رئیس جمهور ایالات متحده که احتمالاً به عنوان یک بازرگان عمل می کند، اعلام کرد که تحریم های سوریه برداشته خواهد شد، او یک ابزار جدید برای چانه زنی باز کرد. اگرچه کاملاً در دست او نیست، اما نشان دادن چنین اراده ای تحول مهمی برای آینده سوریه است، اما نمی توان تصور کرد که شخصی مانند ترامپ این را به سود اسرائیل تبدیل نکند. حتی اگر این کار را نکند، تشکیلات در ایالات متحده قطعا از این موقعیت استفاده خواهد کرد.

در نهایت، یکی از مهم‌ترین نکات سفر ترامپ به کشور‌های خلیج، یادآوری نقش کلیدی و غیرقابل انکار رئیس‌جمهور رجب طیب اردوغان و جایگاه ویژه ترکیه در مسائل منطقه بود. تأکید مکرر ترامپ بر روابط نزدیک با اردوغان در دیدارهایش با مقامات منطقه‌ای و همچنین دعوت لحظه آخری اردوغان به جلسه با احمد الشرع به صورت آنلاین، رویکرد او را به روشنی نشان داد. بدین ترتیب، هرچه باشد، تأیید شد که در منطقه بدون حضور ترکیه نمی‌توان کاری انجام داد و روابط برقرارشده با رهبران منطقه نیز در نهایت مورد تأیید رئیس‌جمهور اردوغان قرار گرفته است.

اما با وجود همه این تصاویر مثبت، مسائل اساسی منطقه همچنان مواضع قدیمی خود را حفظ کرده و در انتظار راه حل های جدید است.

[زکریا کورشون، استاد دانشگاه فاتح سلطان محمد استانبول و رئیس انجمن پژوهشگران خاورمیانه و آفریقا است.]

*دیدگاه‌های مطرح‌شده در این مقاله، الزاماً بازتاب‌دهنده سیاست تحریریه خبرگزاری آنادولو نیست.



خبرگزاري آناتولي اخبار خود از طريق سامانه مدیریت خبر (HAS) براي مشترکین رسانه‌ای ارسال و فقط بخشي از آنها را خلاصه و در وبسايت خود منتشر ميكند. بنابراين براي دريافت اخبار كامل ما، لطفا تماس گرفته و مشترك شويد!
موضوعات مرتبط
Bu haberi paylaşın