ایران

سیل اخیر در ایران؛ خسارت‎ها، عوامل و پیامدهای آن

یک استاد و کارشناس محیط‌‌زیست ایران در گفتگو با «آناتولی» سیل ویرانگر اخیر این کشور را ناشی از عوامل «طبیعی» مانند شرایط اقلیمی و خشکسالی چند دهه اخیر و «انسانی» همچون نابودی عمدی جنگل‌ها، احداث سد بر مسیر رودخانه‌ها و نابودی مسیل آنها دانست.

18.04.2019 - به‌روز رسان : 20.04.2019
سیل اخیر در ایران؛ خسارت‎ها، عوامل و پیامدهای آن

استانبول/عبدالسلام سلیمی/خبرگزاری آناتولی

دکتر بهرام فریدی، استاد دانشگاه و فعال و کارشناس محیط زیست در گفتگو با خبرگزاری آناتولی درباره سیل اخیر این کشور اظهار داشت: «ایران شاهد يکی از مخرب‌ترين سيل‌های تاريخ معاصر بود. این حادثه بر اثر عوامل طبیعی و اقلیمی مانند چند دهه خشکسالی و اشتباه مسئولین در نابودی جنگل‌ها، احداث سدهای بسیار و اختصاص بستر مسیل‌ها و رودخانه‌ها برای ایجاد پروژه های عمرانی و کشاورزی و نفتی رخ داد».

حادثه سیل چند هفته گذشته 28 استان و حدود 70 درصد وسعت ایران را دربرگرفت. خوزستان، گلستان و لرستان از استان‌هایی هستند که بیشترین آسیب از سیل اخیر دیدند. به استان‌های کرمانشاه، خراسان شمالی، مازندران، سیستان و بلوچستان، فارس، ایلام و کردستان نیز صدمات بسیاری وارد شد.

-آمارهای مربوط به سیل اخیر در ایران

مسئولین ایران هنوز اطلاعات نهایی و دقیقی درباره سیل اخیر ارائه نکرده‌اند. به همین دلیل، خبرگزاری آناتولی با استناد به منابع موثق، بخشی از آمار مربوط به این حادثه را به شرح زیر تهیه کرده است:

-سازمان صلیب سرخ جهانی ضمن اعزام سعید هاشم، مدیر منطقه‌ای خود به ایران، اعلام کرده است: سیل اخیر 10 میلیون تن را تحت تاثیر قرار داده و دست‌کم حدود 2 میلیون نفر از آنان نیازمند کمک‌های بشر‌دوستانه هستند.

-به گفته بهنام سعیدی، سخنگوی سازمان مدیریت بحران ایران، 259 شهر و 5148 روستا تحت تأثیر قرارگرفتند. به گزارش وزارت بهداشت و درمان ایران 78 نفر کشته، 1137 تن مجروح و حدود 300 هزار نفر آواره شده‌اند.

-عباس کشاورز، معاون وزیر کشاورزی ایران اعلام کرده است:

«حدود یک ‌میلیون هکتار زمین زیرکشت دچار سیل شده که حدود 55 درصد آن 25-55 درصد آسیب دیده است. حدود 250 هزار هکتار از محصولات کشاورزی و حدود 150 هزار هکتار باغ از بین رفته است. بیش از 6 هزار واحد مرغداری و حدود 100 واحد پرورش ماهی هم دچار خسارت شدند».

-بنا به اعلام محمد اسلامی، وزیر راه و شهرسازی ایران، «حدود 150 هزار واحد مسکونی در شهر و روستا دچار آسیب شد که 50 هزار واحد نیازمند ساخت مجدد است. 100 واحد نیز باید تعمیر و بازسازی شود».

-به گفته وی، «بیش از 14 هزار کیلومتر از راه‌های اصلی، فرعی و روستایی در بیش از 6800 نقطه، دچار آسیب شد. 10 هزار و 900 ابنیه فنی (مانند پل‌ها و آبروها) آسیب دیده و 725 پل کاملا تخریب شده است».

-اسباب وقوع سیلاب اخیر در ایران و پیامدهای آن

دکتر فریدی در ادامه این مصاحبه به بررسی عوامل طبیعی و انسانی سیل اخیر در ایران پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

«سرزمين ايران متاثر از شرايط اقليمی خشک و نيمه‌خشک حاکم بر آن همواره در رديف مناطق با درجه خطرپذيری بالا به لحاظ سيل، تقسيم‌بندی می‌شود. سهم بارندگی ايران، چيزی کمتر از يک‌سوم ميانگين دنياست. توزيع زمانی و مکانی بارش‌ها در ايران نيز به نسبت نواحی ديگر مانند نواحی معتدل از تناسب زيادی برخوردار نيست.

-عوامل طبیعی و اقلیمی

عمده بارش‌های ايران در زمستان و در مناطق غربی در این فصل و همچنین بهار است. ورود توده هوای مرطوب در بهار می‌تواند بارش‌های سهمگينی در پی داشته باشد. ميزان آن در مواردی برابر با بارندگی يک سال يک منطقه می‌تواند باشد؛ به عنوان مثال بارندگی 50 ميلی‌متری طی يک بارش در پلدختر لرستان. اين ميزان بارش به دنبال دو دهه خشکسالی با خود مشکلات زيادی پديد آورد.

بروز سیل، یعنی حجم زياد بارش در محدوده زمانی کم، که نتيجه ورود توده‌های مرطوب از غرب و جنوب غرب است. بروز سيلاب نتيجه افزايش ناگهانی حجم آب رودخانه‌ها در اثر بارش و يا پديده‌های آنی ديگر همچون ذوب ناگهانی برف و يا شکستن سدهاست. شرايط جغرافيایی ايران مانند شيب تند دامنه‌ها، فقر پوشش گياهی و رگباری‌بودن بارندگی امکان بروز سيلاب را تشديد می‌کند.

پديده‌های اقليمی نظير باران‌های سيل‌آسا در نواحی خشک از جدول زمانی مشخصي پيروی نمی‌کند. دوره‌ وقوع سيلاب بین 30 تا 40 يکبار ممکن است تکرار شود. اين امر که با يک دوره طولانی خشکسالی نیز همراه است باعث به فراموشی سپردن مديريت سيلاب و غافلگیری می‌شود.

-عوامل انسانی (سدها، ساخت‌وساز، افزایش جمعیت، قطع جنگل‌ها و غیره)

عمده شهرهای ايران به‌خصوص در نواحی غرب و شمالغرب بر روی دامنه‌ها و درون دره‌ها بنا شده‌اند. در نواحی پايين‌دست نظير خوزستان؛ به عنوان محل تلاقی رودخانه‌های بزرگ بخش غربی ايران، به دليل شيب آرام دشت و پستی منطقه باعث تجمع آب و در نتيجه بروز سيلاب می‌شود.

شمال ايران از بارشی در حدود 2000 (گيلان) تا 450 ميلی‌متر (گلستان) برخوردار است. به لطف این حجم بارندگی ما در این مناطق دارای جنگل‌هایی هستیم که از لحاظ تنوع اکوسیستمی در جهان منحصر به فرد است. يکي از نقش‌های بارز اين جنگل‌ها مهار آبهای سطحی است که از دامنه شمالی کوه البرز به سمت دريای خزر جريان پيدا می‌کند.

به دنبال خشکسالی‌های پياپی نيم قرن گذشته و حتی قبل از آن خطه شمال ایران پذيرای کسانی بوده است که می‌توان آنها را مهاجران اقليمی ناميد. افزايش جمعيت این خطه، تقاضای آب و مسکن را به شدت افزايش داد و بخشی از جنگل‌ها قطع و حريم رودخانه‌ها به اراضی شهری ملحق شد. دولت جهت تامين منابع آبی شهرهای شمال به ساخت سد در حدفاصل بين کوه البرز و دريای خزر پرداخت.

بر اثر عوامل فوق، وسعت جنگل‌های شمال ایران از 3.4 به 1.8 ميليون کيلومترمربع کاهش يافته است. برداشت بی‌رويه چوب، ساخت‌وساز در حريم جنگل و چرايی بيش از حد دام در مراتع شمال ایران منجر به بروز سيلاب‌های متعدد در این مناطق شده است. گلستان از دو استان شمالی ديگر يعني گيلان و مازندران دفعات سيل بيشتری را تجربه کرده است.

افزايش جمعيت شهری و به تبع آن ساخت‌وسازهای گسترده در حريم رودخانه‌ها و در مناطقی که قبلا مسيل و يا بستر دوره‌ای رودخانه بوده است، باعث می‌شود رودخانه‌ها فضای کافی جهت تخليه سيلاب نداشته باشند و در نتيجه آب در کوچه‌ها و معابر به جريان می‌افتد.

کنترل سيلاب و مديريت حوضه آبريز در نواحی خشک امری پيچيده و حساس است. تجربه تاريخی ايرانيان در زمینه ساخت سيل‌بند به خصوص در خوزستان؛ جايی که سيلاب‌های فصلی کارون شهرهايی شوش و شوشتر را تهديد می‌کرد، منحر به خلق شاهکارهای مهندسی منابع آب در دوره هخامنشی شده است. اين سازه‌های تاريخی در دو بند «امير» و «بهمن» استان فارس و هزاران سازه هيدورليکی کوچک و بزرگ ديگر از دغدغه ايرانيان نسبت به سيل حکايت دارد.

-سیاست سدسازی بی‌رویه در ایران

احداث سد جهت تامين آب آشاميدنی، کشاورزی، برق و صنعت بدون توجه به پیامدهای اکولوژيکی آن خسارات هنگفتی به طبيعت و انسان در ایران وارد کرده است. در این زمینه می‌توان به خشکیدگی درياچه اروميه و باتلاق گاوخونی اشاره کرد. احداث بی‌رويه سدها، در حقيقت پایاب (بخش انتهایی رودخانه‌ها) در ایران را برای ساليان دراز متروکه و بسیاری از دریاچه ها (به عنوان مثال در ارومیه) و تالاب‌ها را خشک کرده است.

پروژه‌های عمرانی در حريم رودخانه‌ها، خاکبرداری غيراصولی از بستر آنها و برهم زدن شيب طبيعي آبراهه‌ها، فضا را از جريان سيال آب سلب و سيلاب را روانه خانه‌ها، مغازه‌ها و خيابان‌ها کرده است. بستر رودخانه و مسیل‌ بعدا کوچکتر شده و کاملا تصرف می‌شود. در اين بخش تاسيسات شهری مانند خیابان، خانه و امکانات توريستی ساخته می‌شود. نمونه بارز آن دره‌های سرسبز شمال تهران مانند کن، فرحزاد و غیره است.

در جريان سيل اخير استان گلستان سرريزشدن سدها، به ورود حجم عظيمی از سيلاب به نواحی شهری و روستايی انجامید. علی‌رغم پیش‌بینی وقوع بارندگی سيل‌آسا توسط سازمان هواشناسی ایران، عدم اقدام به موقع برای بازکردن دريچه سدها منحر به ایجاد خسارات شديدی در این نواحی شد.

سدهای ایران به بهانه کنترل سرعت آب و یا احداث پروژه های نفتی در زمین‌های پایین دست (برای نمونه در هورالعظیم خوزستان) ساخته، اما در واقع باعث وقوع سیلاب و منبع ریزگردها به‌عنوان یکی از بحران‌های بزرگ زیست‌محیطی در این کشور شده است. اکثر کارسناسان آب در ایران به سیاست سدسازی مشکوک هستند. اسماعیل کهرم مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران گفته است: به بهای نابودی طبیعت، قهرمان سدسازی شدیم!

روزنامه "شرق" در نوامبر 2015 طی گزارشی با عنوان «مافیای سدسازی از هر فرمانی قوی‌تر عمل می‌کند»، به نقل از فاطمه ظفرنژاد، پژوهشگر محیط زیست و نويسنده كتاب «توسعه پايدار و مديريت آب در ايران» اعلام کرد: "700 سد بدون نیازسنجی در ایران ساخته شده است. اين سدها برای مردم آب نمی‌شود، بلکه نان شرکت‌های پيمانکاری و مشاور و ناظر يا کارفرما هستند".

مديريت سيلاب نيازمند هماهنگی مراکز متعدد اجرایی است. در ايران وزارت نيرو، سازمان جنگل‌ها و مراتع و شهرداری‌ها در اين زمينه دخيل هستند. عدم هماهنگی بين مسئولین و سياست‌های متناقض عامل مهمی است که در سيل اخير خود را به وضوح نشان داد. مديريت سيلاب در کشورهايی پیشرفته شامل مجموعه‌ای از رهيافت‌ها، ابزار، مدل‌ها ، الگوها و سيستم‌های اطلاعاتی است و توسط مديريت يکپارچه بطور مستمر کنترل و پايش می‌شوند.

در پایان می‌توان گفت؛ هرچند سيل اخير خسارات زيادی به روستائیان ایران وارد و اقتصاد آنها به‌ویژه در زمینه کشاورزی وارد کرد و در بلندمدت منجر به کاهش سطح زير کشت، مهاجرت و تخليه روستاها خواهد شد، اما پيامدهای مثبتی نيز خواهد داشت؛ درياچه اروميه که نقش بارزی در تعادل اکولوژيکی منطقه دارد جانی تازه گرفت، نياز آبی ایران تا حدودی رفع شد و مردم و کشاورزان بسياری از کلانشهرها مانند اصفهان برای مدتی نفس راحتی خواهند کشيد. احتمالا تابستان امسال در بسیاری از مناطق ایران شاهد ریزگردها نیز نخواهیم بود».

خبرگزاري آناتولي اخبار خود از طريق سامانه مدیریت خبر (HAS) براي مشترکین رسانه‌ای ارسال و فقط بخشي از آنها را خلاصه و در وبسايت خود منتشر ميكند. بنابراين براي دريافت اخبار كامل ما، لطفا تماس گرفته و مشترك شويد!