ادلب/ خبرگزاری آناتولی

عبدالله محمد پدر سلوا که برای نترسیدن دختر چهار ساله‌اش از صدای بمب با او بازی‌های جنگی انجام می دهد در گفت‌وگو با خبرنگار «آناتولی» اظهار داشت: در شهر سراقب زندگی می‌کردیم و با تشدید حملات رژیم اسد مجبور شدیم به منطقه سرمدا در نزدیکی مرز ترکیه پناه آوریم.

وی با بیان اینکه کودکان از حملات رژیم اسد بسیار متاثر شده‌اند، گفت: برای اینکه دخترم از صدای بمباران نترسد این راه به ذهنم رسید که در روز عید قربان هنگامی که در خیابان صدای فشفشه و ترقه می آمد دخترم را به بالکن بردم و گفتم وقتی صدای انفجار آمد باید خندید این یک بازی است.

محمد افزود: چند روز بعد رژیم اسد سراقب را بمباران کرد و وقتی صدای انفجار می‌آمد برای اینکه دخترم نترسد گفتم این یک بازی است و باید بخندیم. از آن پس به او گفتم باید با صدای بمب بخندیم.

وی درباره تصاویری که در رسانه‌های اجتماعی منتشر شده است، گفت: به ظاهر به جای امن آمده‌ایم؛ صدای انفجار گلوله توپ آمد، حدس زدم که دومی نیز پرتاب خواهد شد و با تلفن فیلم گرفتم. آرزو دارم دخترم دانشمند شود اما به دلیل حملات در سراقب حتی نتوانستم او را به مهد کودک بفرستم. امیدوارم دخترم بتواند تحصیل کند.

سلوا کوچولو نیز گفت: من از صدای انفجار نمی‌ترسم. این یک اسباب بازی است. وقتی صدای انفجار می‌شنوم، می خندم.

در جریان مصاحبه خبرنگار آناتولی، از پشت تپه‌های منطقه صدای انفجار آمد و پدر و دختر در مقابل دوربین همان بازی را انجام دادند.